به گزارش گروه بین الملل و گروه سیاسی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این مطلب از آنجا که ترجمه است در متن واژههایی نوشته شده که بر مبنای نگاه رسانه منتشر کننده مطلب میباشد. از این رو ضمن اینکه مورد تأیید خبرنامه دانشجویان ایران نیست، اما برای حفظ امانت و اصالت متن که نگاه خود غرب به افول لیبرالیسم در این مطلب را نشان میدهد، عیناً منتشر میشود.
در ابتدا، اقتصاد جهانی به نظر انعطافپذیر میآید. آمریکا در حالی که درگیر جنگ تجاری با چین است، به شدت رونق پیدا کرده است. حتی آلمان، با از دست دادن تأمین گاز از روسیه، بدون اینکه به فاجعهای اقتصادی برخورد کند، مقاومت کرده است. همچنین، جنگ در منطقه خاورمیانه هیچ تکانهای در بازدهی نفت به وجود نیاورده است. علاوه بر این، حوثیهای یمن با شلیک موشک، تأثیر ناچیزی بر جریان جهانی کالاها داشتهاند. به علاوه، به نسبت تولید ناخالص ملی جهانی، تجارت از رکود ناشی از ویروس کرونا بهبود یافته و پیشبینی میشود که امسال بهطور سالم رشد کند.
با دقت بیشتر، شاهد نشانههای آسیبپذیری هستید. از سالها قبل، نظمی که از پس دومین جنگ جهانی، اقتصاد جهانی را اداره میکرده، فرسایش یافته است و اکنون نزدیک به فروپاشی است. تعداد نگرانکنندهای از عوامل میتوانند فرآیندی را رقم بزنند که به فراروی آشوب و نظمناپذیری منجر شود، جایی که قدرت به عنوان حق ارزش یافته و جنگ دوباره بهعنوان راه حل برای ابرقدرتها مطرح میشود. حتی اگر به تعارض نهایی نرسد، اثر یک شکست در اصول میتواند به سرعت و به صورت خشنی احساس شود.
استفاده چندبرابری از تحریمها در جنگهای تجاری و رقابت برای پشتیبانی از تولید سبز، همچنین شکست جریانات سرمایهای جهانی، نشان از فروپاشی و تفکیک نظام قدیمی اقتصاد جهانی میدهد.
مؤسساتی که اقتصاد جهانی را حفظ میکردند، اکنون اعتبار خود را از دست دادهاند؛ از جمله سازمان جهانی تجارت، صندوق بینالمللی پول و شورای امنیت سازمان ملل. فروپاشی مالیات مخفی بر اقتصاد جهانی، نشان میدهد تهدیدهایی نیز وجود دارد که بهطور ناگهانی میتوانند ظاهر شوند.
بازگشت دونالد ترامپ و ترس از موج دوم وارداتهای چینی، فرایند فرسایش مؤسسات و اصول را تسریع میکند. دستاوردهای دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰، اوج کاپیتالیسم لیبرال را بینظیر ترتیب دادهاند، اما چالشهای فعلی ممکن است این پیشرفت را بازگرداند.
فروپاشی نظام کنونی میتواند منجر به کند شدن پیشرفتها و حتی برگشت آنها شود. بدون جایگزینی مستقیم، امکان زندگی به دور از قوانین و نظم ایجاد میشود. برخی از ابرقدرتها این فرآیند را به عنوان یک فرصت برای بازگشت به اوج تلقی میکنند، به خصوص آن که قدرت آمریکایی در حال افت و از بین رفتن است.
این درست است که سیستمی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، از اصول بینالمللی آمریکا و منافع استراتژیک آن مطابقت داشت. اما نظام لیبرال همچنین به جهان بسیاری از فواید گسترده را داده است. بسیاری از فقیران جهان از ناتوانی صندوق بینالمللی پول در حل بحران بدهی پس از ویروس کرونا رنج میبرند.
کشورهای با درآمد متوسط مانند هند و اندونزی به امید تجارت برای رسیدن به ثروت، از فرصتهایی که به دلیل تفکیک نظام قدیمی ایجاد شده، بهره میبرند، اما در نهایت به ادامه یکپارچگی و پیشبینی اقتصاد جهانی نیاز دارند. و رفاه بسیاری از جهان توسعه یافته، به ویژه اقتصادهای کوچک و باز، به طور کامل به تجارت وابسته است. اقتصاد جهانی که با رشد قوی در آمریکا تقویت شده، ممکن است به نظر برسد میتواند هر چیزی که به آن پرتاب میشود را بپذیرد. اما این گونه نیست.